امروز يكي از زيباترين روزهاى خداست. پروانه ها، شادي كنان، شاعرانه ترين پروازشان را بر گرد شمع شبستان هشتمين نور امامت، آغاز مي كنند، خورشيد، شور و التهاب شگفتي را در وجود خويش احساس مي كند و درختان با خرسندي به سيماي آفتاب مي نگرند. همگان مشتاق طلوع مولود نو رسيده و چيدن گلبرگي از نور و شفاعت او هستند.
اي سيد گل ها، اي علي بن موسي الرضا (ع)، قدوم پاك تو، حضور تمام زيبايي ها را بيمه مي كند و دست هاي مهربان لطف تو، برترين سايه بان دل ها و ديده هاي ماست. عشق در اين مرز و بوم، در نام  تو خلاصه مي شود و حيات در اين ديار، شجره اى است كه باغبانش تويى. آري! با شادماني ولادت تو دل را به سوي حرم منور و با صفايت مي بريم:
آفتاب ملايم بر سنگ فرشهاي حرم مي تابد و اينجا در حرم آقاي مهرباني كه بسياري دلهاشان از خودشان جلوتر به حرم رسيده است، نفس كشيدن حال و هواي ديگري دارد. صداي صلوات از هر سو به گوش مي رسد، بوي عود و عنبر فضا را پر كرده‌ و جمعيت مشتاق در گوشه گوشه حرم براي خود عالمي دارند. هيچ كس از دل آنها آگاه نيست، كسي نمي‌داند در ذهن آنها چه مي‌گذرد. برخي آن‌قدر زيبا با آقا خلوت كرده‌اند كه انسان غبطه مي خورد.
كبوتران حرم اينجا آزادانه پر مي كشند و با پرواز خويش يادآور مي شوند كه اگر دل را از حب و بغض خالي كني مي تواني تا اوج  انسانيت پرواز كني و اميدوار به فضل بي پايان خداوند باشي. آري! پرگشودن در حرم امام غريب دل مي خواهد نه بال، تازه اگر دل شكسته باشد بيشتر مي توان اوج گرفت. صحن پشت پنجره‌ فولاد همچنان پر از گره هاي بسته شده حاجتمندان است و حكايت از هزاران دل اميدوار دارد.
اينجا فواره ها چون بلند شوند سرفراز مي شوند و به آسمان مي روند. فواره ها آب وضوي دستاني مي شوند  كه واژه نماز را تازگي مي بخشند. در كفشداري حرم حضور محض مساوات به چشم مي آيد. شماره هايي كه مي دهند يك شكل است. راهي كه آمده اند يكي است. فرقي نمي كند كفشها مال كيست اينجا همه برابرند. فقير و غني پير و جوان زن و مرد، هيچ كس بر ديگري برتري ندارد. اينجا هر كه دلش شكسته است پيشتر است.
بعضي ها چشمشان كه به ضريح مي افتد ديگر سر از پا نمي شناسند. از هر طرف صداي صلوات بلند مي شود. بر مأمون و هارون لعنت مي فرستند و عطر صلوات فضا را خوشبو مي كند. ضريح زائران را به خود مي خواند و اشك پهناي صورتشان را خيس مي كند. صداي يا امام رضا يا امام رضا از هر سويي به گوش مي رسد. بعضي ها رها شده اند. اينجا هر چقدر بيشتر رها شوي بيشتر اوج مي گيري. بعضي ها ضريح را در آغوش كشيده اند، دل هاشان را گره زده اند و با آقاي خود عهد بسته اند.
مي گويند اينجا تكه اي از بهشت است، نه اينجا همه اش بهشت است و نبض بهشتيان در حرم آقا تندتر مي زند دست بگذار و ببين نبض ايمان چه عاشقانه مي تپد.


السلام عليك يا ابوالحسن يا علي بن موسي الرضا، السلام عليك ايها الشمس الشموس، السلام عليك يا غريب الغربا، السلام عليك يا معين الضعفا، السلام عليك يا ضامن آهو.

آري! امروز روز ولادت آقا امام رضا و روز قرار تمام آهو دلانى است كه در محبت ولايت، سايه بانى از جنس عبوديت دارند.
 پس سلاممان بي جواب نخواهد ماند بر در خانه اي كه كرم، خصلت كريمانه خاندانشان مي باشد.


هركس ازراه دور به زيارت من بيايد، روزقيامت در سه جايگاه نزد او مي آيم تا او را از هراس آنها نجات دهم:
۱ـ آنگاه كه نامه هاي اعمال از راست وچپ به پرواز درآيند۲ـ به هنگام عبور از پل صراط،۳ـ به هنگام سنجيدن كردارهاي نيك وبد