می خواهمت چنان که شب خسته خواب را

می جویمت چنان که لب تشنه آب را

محو توام چنان که ستاره به چشم صبح

یا شبنم سپیده دمان آفتاب را

بی تابم آنچنان که درختان برای باد

یا کودکان خفته به گهواره تاب را

بایسته ای چنان که تپیدن برای دل

یا آن چنان که بال پریدن عقاب را

حتی اگر نباشی می آفرینمت

چونان که التهاب بیابان سراب را

ای خواهشی که خواستنی تر ز پاسخی

با چون توپرسشی٬ چه نیازی جواب را

                                                   قیصرامین پور

پ.ن۱:سلامبعد از تقریبا"۱ماه واندیحالتون خوبه؟

پ.ن۲:بابت این همه تاخیر وآپ نکردن وسر نزدن بهتون شرمندمومعذرت میخوامانقدر سرم با این درسا شلوغ شده که نگیدهی از اول ترم گفتم بخونم و کارامو سبک کنم جمع نشه روهم بازم نشد

پ.ن۳:حتی اگر نباشی...شعری از مرحوم قیصر امین پور رو نوشتم براتون به درخواست دوست گل ونازنینم نجمه که دلم براش خییییییییییییییییییییلی تنگ شده

پ.ن۴:اینروزا سخت مشغول گوش کردن چندباره ی عاشقانه های احسان خواجه امیری هستمفوق العادستواقعا" عاشق تک تک ترانه ها وآهنگ هاش شدمبعضی ترک هاش حرف و حس این روزای دل منه...

پی حس همون روزام...پی احساس آرامش...همون حسی که این روزا به حد مرگ میخوامش

دلم میخواد عاشق شم...آخه فکرت شده دنیام...اگه عاشق شدن درده...من این درد رو ازت میخوام

اگه این زندگی باشه...من از مردن هراسم نیست...یه حسی دارم این روزا...شاید مردم حواسم نیست

فقط چند لحظه کنارم بشین...یه رویای کوتاه، تنها همین...ته آرزوهای من این شده...ته آرزوهای مارو ببین...

نگاه کن فقط با نگاه کردنت...منو توو چه رویایی انداختی...به هرچی ندارم ازت راضیم...تو این زندگی رو برام ساختی...         

به من فرصت هم زبونی بده...به من که یه عمره بهت باختم...واسه چند لحظه خرابش نکن...بتی رو که یک عمر ازت ساختم...فقط چند لحظه به من فکر کن...نگو لحظه، چی رو عوض میکنه...همین چند لحظه برای یه عمرهمه زندگیم رو عوض میکنه...